۱۱/۰۴/۱۳۸۷

هفت

۱- تو خواب تو بیداری وبلاگ می نویسم. به محضی که فرصت پیدا می کنم بیایم تو وبلاگ همشون ازذهنمم می پره.تو هر سال وبلاگ نویسی آدم دچار یه نوع بلا میشه فکر کنم این هم بلا این دوره هست.

۲- تا قبل از این که برم آلمان هر شب که سرم رو روی بالش می گذاشتم تا خود صبح می خوابیدم. البته همیشه عادت داشتم کله سر از خواب بیدار شم. شوهر همیشه من رو مسخره می کرد که انکار می خواد بره سر زمین کار کنه اینقدر صبح زود بیدار میشه بگیره بخواب بچه سر و صدا نکن.
به امید خدا از وقتی پام رسیده به آلمان دچار مشکل بیخوابی شدم. یه شب نیست که تا خود صبح مغزم عین ساعت کوکی تیک تاک نکنه صبح با سر درد خستگی فراوان ناچارم برم دنبال بساط صبحانه. تا حالا طرف دارو نرفتم اما دیگه بیشتر از این نمیتوانم مقاومت کنم. فکر کنم باید برم از داروخانه یه چیزی بخرم خوابم می اید شدیدا پام به تخت میرسه خواب از سرم می پره. این دیگه چه مرضی هست؟!

۳- می گم خدا پدر مادر این عرب ها بعد هم پدر مادر این ترک ها رو بیامرزه. تو کانادا آن وقت ها که از ایرانی ها خبر نبود این عرب ها بودند که به داد ما مردم می رسند هر چیز یه کم شبیه به مواد عذایی ایرانی می خواستی می رفتیم مغازه عربها.
تو آلمان منهای این که یه مغازه ایرانی داشتیم که از شیر مرغ تا جون ادمیز ایرانی رو داشت. پر از ترک بود. ای خدا یادش بخیر گوشه به گوشه اش راه میرفتی پر از کباب ترکی بود . چقدر خوشمز بود. این نه مغازه ایرانی پیدا میشه نه مغازه ترکی.
با این که غذاها شون خیلی خوبه اما من شدیدا هوس غذای ایرانی کردم. دارم تو مغزم یکی یکی مرور می کنم. فسنجون. زرشک پلو . قرمه سبزی. باقلی قاتق ای خدا همه رو ول کن این غذاهای رشتی رو بچسب واقعا گل سر سبد غذاهای ایرانی همون غذاهای رشتی هست. می گم این رشت رو از ایران بگیرند ایران واقعا هیچی نداره هاااااااا.( این ها رو باتعصب غلیظ و شدید یه رشتی دو رگه بخوانید) .
راستی یه مغازه کباب ترکی تو مرکز شهر پیدا کردم فقط نکردم تا حالا امتحانش کنم. اما گوشه دلم گرمه یه کباب ترکی فروشی بلدم.


۴- کسی کتاب خوب در مورد کودکان ۳ یا ۴ ساله سراغ نداره؟! این دختر من شب ها تو خواب گریه می کنه نمیدونم باید چی کار کنم؟اگر تجربه ای دارید لطفا دریغ نکنید. (استدعا یک مادر دردمند.) نمی دانید چطور جگر ادم آتیش می گیره وقتی بچه آدم گریه می کنه. هر چی صداش هم می کنم از خواب بیدار نمیشه.


۵- برای کاری رفتم سفارت ایران تو لیسبون به خانمه که آمده با من پرتغالی حرف میزنه دوبار گوش زد می کنم من پرتغالی بلد نیستم. یه چند کلمه حرف میزنه باز دوباره شروع می کنه به پرتغالی حرف زدن. میگه من از فرانسه آمدم این جا خیلی خوب همچی آرام و ریلکس از این جا خوشت می اید. با غلظت هر چی تمام تر به فارسی می خخخخخخخخخخخخخخلیی . آن با لهجه خیلی بد انگلیسی حرف میزنه. می گم این جا اصلا ایرانی نداره. ادم دلش تنگ میشه خوشحالم شما رو می بینم. شونه اش رو می بره بالا میگه چه بهتر از دستشون راحت هستیم. با این که درکش می کنم. اما من اگر جای آن بودم خودم رو کنترل می کردم این حرف رو حداقل تو داخل سفارت ایران نمیزدم.
جالب نیست سایت سفارت ایران فقط به پرتغالی هست. پس زبان شیرین فارسی چی میشه?!!حالا بیخیال زبان بین المللی انگلیسی . آدم تو سفارت خودش به زبان دیگر حرف میزنه؟!!


۵- سفارت ایران تو لیسبون شدیدا به یه متخصص زبان پرتغالی برای خواندن روزنامه های پرتغالی نیازمند هست. لطفا به خودشون مراجعه کنید من نه سر پیازم نه ته پیاز. فقط این رو شنیدم.



۶-آخرین شبی که کانادا بودیم دخترک رو بردم سینما فیلم هورتون رو دید. از آن جا عاشق کارتون شد. تو آلمان هم یه چند بار بردمش اما همه کارتون های سینما المانی بود و این دوست نداشت. از کتاب خونه شهر مون هر هفته دی وی دی می گرفتیم تو لپ تاپ من می دیدی. ( دی وی دی پلیر نداشتیم برای اطلاع شما) یواش یواش کارتون ها رسید به باربی اول روزی صد بارمی دید. بعد انوقتهای هم که سیندلار نمی دید در موردش حرف میزد. روسری یا هرچی که گیر می یاره عین سنیدلار می بنده به سرش . بعد خودش رو سیندلار تصور می کرد. با جارو می رقصید. بعد رسید پرنسس انالیس بعد هم به قسمتهای مختلف این.
حالا دیگه حاضر نیست شلوار بپوشه مدام در حال لباس عوض کردن پوشیدن دامن ها رنگارنگ هست. پرنس رویاهاش هم می گه یه روزی می آید. امیدوارم به این زودی ها نیاید ما هنوز با این دخمل کار داریم ها


۷-به طرز وحشتاناکی با دوبله مخالفم . دوبله فیلم رو نا بود می کنه! البته به فارسی رو باهشه خیلی هم موافق ام ( با بدجنسی زیاد بخوانید) خیلی خوبه این جا فیلم ها رو عین آلمان دوبله نمی کنند. همه فیلم ها رو با زبان اصلی با زیر نویس پرتغالی نشون میدن. یه عالمه فیلم و کارتون ژاپنی می بینم.

۱۰/۲۶/۱۳۸۷

هفت تن

1-من اختراعات زیادی در وبلاگستان داشتم که به نام دیگران ثبت شده که در کمال نجابت ازش گذشت کردم به روی مبارک خودم نیاوردم.خیلی وقتها طرف حرفهای من رو با کمی بالا پایین تو وبلاگش نوشت من باز به روی خودم نیاوردم.
شما هم فهمیدید به روی خودتون نیاورید. اگر نفهمیدید هم باز روی خودتون نیاورید. کلا بیخیال این وبلاگستان.

از این به بعد به نیت پنچ تن هفت تایی می نوسم. این هفت تن همون پنج تن هست به اضافه امام خمینی و امام خامنه ای!

2- برای ورودی و هزینه یک ماه مهدکودک دختره ۹۴۷ یورو ناقابل پول دادم.( مدرک هم خواستید دارم). حالا ماه دیگه باید هزینه کلاس باله و موزیک رو هم جداگانه پرداخت کنم.
دختره از روز دوشنبه این هفته رسما مهدکودکش رو آغاز کرد. آنقدر راضی هستم از این مهدکودک که حد نداره. خودش هم خیلی خیلی خوشحال هست روزهای اول خیلی راحت رفت بدون گریه زاری اما دیروز خیلی گریه کرد که خیلی جای تعجب داشت. امروز هم یه کم گریه کرد.
مهدکودکش رو با خیلی وسواس و دقت انتخاب کردم. واقعا واقعا معلم مهدکودکش خوب مهربان هستند. من این رو با عمق وجودم درک می کنم.
کلا تو این شهر منهای یه سری مهدکودک های دولتی و نیمه خصوصی یه مدرسه برتیش هست یه مدرسه آلمانی یه مدرسه آمریکایی. که کلا خارجی ها و شاید به نوعی قشر پولدار جامعه میره.

روزهای اول همه توصیه می کردند حالا که ما از آلمان آمدیم دختره هم کمی آلمانی بلد هست بهتره همون مدرسه آلمانی بره که من به شدت مخالف این موضوع بودم هستم و خواهم بود.
جالب نیست تو کشور رده دومی مثل پرتقال حداقل ده مهدکودک خوب به دختره جا داد. جز یه مدرسه کویین الیزابت که گفت: سال شروع شده باید تا سپتامبر صبر کنی. که البته بعدا با پارتی بازی به من جا داد. من اصلا مشکل پیدا کردن مهد کودک نداشتم.


3- یکی از ایرادی های که من به کشورهای آلمان دارم سیستم آموزش این کشور هست. به نظرم واقعا سیستم شون نیاز به بازنگری داره. منظورم دانشگاه نیست. بیشتر همون مهدکودک مدارسش مد نظرم هست.

اولین مهدکودک دنیا تو ۲۸ جون ۱۸۴۰ توسط یه آلمانی باز شد. کلمه Kindergarten کلا از زبان آلمانی به انگلیسی یا زبان های دیگه رفته. تو خیلی کشورها هم ازش استفاده میشه. اما متاسفم که اینقدر فرهنگ استفاده از مهدکودک در این کشور ضعیف هست. مملکت به مدرنی سیستم اش به شدت مردسالار هست. ( به نظر من تو کشوری که برای زنان چاره اندیشه نشده باشه مرد سالار هست)
دوست من می گفت تا قبل یه وزیر ( یادم نیست اسم وزیرش رو و این که مال کدوم وزارت خونه بود) که شش هفت تا بچه داره بیاد سر کار مهدکودک ها تا ساعت یازده صبح بود. یعنی وقتی برای تفریح بچه یه مدت کوتاه نه جایی که مادر بچه رو بسپره , بره سر کار.
مادرانی که می خواستند بعد از بچه دار شدن برند سرکار باید از یه ننه استفاده می کردند.البته هنوز هم قشر خیلی مرفه از سیستم ننه* استفاده می کنه.

البته جدیدا هم از انگلیسی ها یاد گرفتند. مادرهای خونه دار میرند لاینسس می گیرند و به همراه بچه خودشون تو خونه شون به شرطی که یه سیری شرایط رو داشته باشند چند تا بچه دیگر رو هم نگهداری می کنند. یه جوری مهدکودک خانگی درست کنند . البته روش نظارت هم هست.
اما من به شما توصیه می کنم هیج وقت از این ها مخصوصا تو آلمان استفاده نکنید. تو کانادا که فرهنگ عموم مردم خیلی خیلی بالاتر از آلمان هست یه آماری می خواندم از بچه های که از این مهدکودک های خانگی استفاده می کردند و درصد زیادی ازشون مورد اذیت آزار قرار می گرفته بودند.


ما قبل از این که بریم آلمان برای مهدکودک دختره اقدام کرده بودیم. قرار بود اولین روزی که وارد آلمان شدیم دختره مهدکودکش رو شروع کنه تا من آزاد باشم و به کارهام برسم.
نشون به آن نشون که تا آخرین روزی که ما المان بودیم دختره مهدکودک درست حسابی نداشت. این مهدکودک تا وقتی که ما آن جا بودیم هم هنوز باز نشده بود.
تا وقتی که دختره زیر سه سال بود می گفتند خوب خیلی دولت اجبار نداره مهدکودک در اختیار من قرار بده. اما بعد از سه سالگی باید برای دختره یه جا پیدا می کردند که تنهایی جایی که به من آخر جا دادند. ان هم نصف روز تو یه یتم خونه بود. که صد البته من حتی فکر این که دختره بسپارم دست معلم های شدیدا بد اخلاق آن جا رو به خودم راه ندادم. مدیر مدرسه وقتی من باهاش حرف می زدم راهش کشید رفت. تو موقعی هم که ایستاده بود به کنج دیوار خیره شده بود. یه نیم نگاه خشک هم به من نکرد.


4-یکی از انتقادانی که هیلاری کلینتون تو زمان کمپین انتخاباتی اش به این آقای پرزدنت انتخاب شده بلاک** اوباما داشت این بود که می گفت: این اقا در تمام زمان سناتور بودنش تنها سناتوری بود که بیشترین رای ممتنع رو داده. همچین آدمی چه طور می توانه برای آمریکا چنج به ارمغان بیاره?!!

رای ممتنع هم یعنی این که کسی برای هیچ موضوعی نظری نداره. می توانه از این رای در مواقعی مثبت یا منفی یاد کنه. رای ممتنع یعنی این که طرف خیلی دوست نداره با چیزی چالش کنه.
به نظر می رسه از این به بعد مردم مسلمان و غیر مسلمان امریکا تنها چنجی که شاهد خواهند بود تغییر پرزدنت سفید به سیاه خواهد بود.از سناتوری با ان همه رای ممتنع تغییری بیشتر از این انتظار نخواهد رفت. برخوردش با موضوع غزه رو ببنید.خیلی نا امید کننده بود.


من به شخصه خیلی از این آقای بلاک اوباما خوشم نمیاید. رفتارش با زنش و شخصیت عصبی اش خیلی من رو خوشحال نمی کنه. یه دو سه تا مصاحبه اش رو می دیدیم فکر می کنم اگر یه کم دیگه خودش رو کنترل نمی کرد دیگه کم مونده بود که به میشل بگه خفه شو بزار من حرف بزنم.

5- این فرانسه حق این پرتقال رو خورده بی خود غذاهای بی مزه اش و سفره اش معروف شده ها واقعا غذاهای پرتقالی خیلی خوشمزه تر و با کیفیت تر هستند. البته اعتراف می کنم کلا سلیقه غذاآرایی و تزیین غذاشون مثل فرانسوی ها خوب نیست. بهترین رستورانش هم یه غذای خیلی خوشمزه رو با شکل خیلی معمولی سرور می کنه.
یه مقاله تو نشنال جوگرافی هست که اشاره می کرد برخلاف سابقه که مردم خیلی به ظاهر رستوران و گارسون های شیک پیک توجه می کردند. جدیدا مردم خیلی به کیفیت غذا بیشتر از ظاهر رستوران گارسن توجه می کنند. تو یه رستوران نه خیلی شیک برای کیفیت غذا مردم ساعت ها منتظر غذا می مانند. چیزی که سالیان قبل اصلا اتفاق نمی افتاد.


6-هوا حول و حوش ده درجه هست ولی هر روز بارون می آید.یه بارون های نازی می اید که روی رینگور رو سفید کرده راضی ام به راضی خدا بارون بیاید. هوا سرد نباشه.هوا منفی ده نشه غمی نیست.

7-امام هفتم هم امروز غیبت دارند.


*ننه به کسی گفته میشه که می اید تو خونه از بچه نگهداری می کنه و در بعضی مواقع کار خونه رو هم انجام میده.

* *کسانی که منظور رو نگرفتن برای فهمیدنش به کامنت دونی مراجعه کنند.




۱۰/۱۵/۱۳۸۷

Leafy sea dragon

این عکس رو از آکورایوم لیسبون بزرگترین در اروپا و دومین بعد از آکورایوم ژاپن در اوساکا گرفتم.


دنیا زیر آب دنیا خیلی قشنگ تر رنگی تر و آرامتری نسبت به دنیا روی آب هست. میشه ساعتها بهش زل زد و درش غرق شد. کاش من ماهی بودم!


اگر دوست داشتید بیشتر از این آژدها دریایی که تو جنوب و غرب استرالیا زندگی می کنه بدونید این جا را بخوانید.


۱۰/۱۲/۱۳۸۷

سال نو مبارک










از قلب لیسبون زیبا و گرم سال خوب وخوشی همراه با صلح آرامش برای تمامی ساکنان کره زمین آرزو می کنم. ایام به کام دوستان کاکتوسی من.


Lilypie 3rd Birthday Ticker